روحالله شمقدری در گفتگو با ویژهنامه روزنامه «گسترش صنعت» به این نکته تاکید کرد که فیلم «پایاننامه» وامدار نظام است و اصل کلی آن ولایتمداری است. در ادامه متن کامل این گفتگو آمده است:
** از تولید «پایاننامه» بگویید.
بنا به سیاست مؤسسه، قصد ورود به ساخت فیلمهای سینمایی را نداشتیم و بیشتر فعالیتهایمان معطوف به ساخت مستند و فیلمهای کوتاه بود، ولی با اتفاقاتی که پس از انتخابات سال ۸۸ افتاد، ضرورت پرداختن به این حادثه احساس شد و با ساخت چند فیلم مستند به آن پرداختیم که کافی نبود و در همین زمان، فیلمنامه «پایاننامه» به ما معرفی شد. این فیلمنامه دارای ویژگیهای خاصی بود که تصمیم گرفتیم بین چند تهیهکننده دست به دست شده بود و کسی میلی به ساخت آن نداشت. این قضیه تحریکمان کرد که پایاننامه در این مؤسسه ساخته شود.
**انتخاب کارگردان بر چه اساسی صورت گرفت؟ چون برادر حامد کلاهداری نویسنده آن بود، کارگردانی به کلاهداری سپرده شد؟
فیلمنامه از همفکری حامد و هادی کلاهداری و بر اساس دغدغههای آنان نوشته شده و به نوعی کارگردان فیلم مشخص بود و به دنبال تهیهکننده بودند که در نهایت به ما معرفی شدند.
**در نشست خبری فیلم در جشنواره فیلم فجر، از فیلم به عنوان فیلم سیاسی نام برده شد. تعریف شما به عنوان فیلم سیاسی نام برده شد. تعریف شما به عنوان تهیهکننده از فیلم سیاسی چیست؟
در نگاهی کلی باید بگویم که هر فیلمی که به مسائل سیاسی روز توجه کند، در ژانر سینمای سیاسی جای گرفته و البته نوع و عمق نگاه آن در اولویتها و طبقهبندیهای دیگر قرار میگیرد. حوزه سیاست و تأثیر آن بر پیرامون خود مشخص است و هر فیلم میتواند یکی از این مسائل و اثرات را به عنوان موضوع انتخاب کند و به آن بپردازد. این تعریف در مورد فیلم پایاننامه نیز صدق میکند. این فیلم حوادث پس از انتخابات را دستمایه خود قرار داده است، پس در ژانر سینمای سیاسی قرار میگیرد و نوع نگاه و نگرش داستان را باید به صورت مجزا مورد بررسی قرار داد.
**هر اثر هنری میتواند حاشیهساز باشد و به تعبیر بهتر، برخی برای اثر هنری حاشیهسازی میکنند. میخواهم از کلمه «مثلث خطر» برای گروه شما استفاده کنم. مثلثی که به خودی خود ظرفیت ساخت حاشیه را دارد. یک ضلع دیگر، مختص به شما و نسبت خانوادگی با معاون سینمایی وزارت ارشاد که میتواند سبب ایجاد شبههای مبنی بر حمایتهای ویژه از فیلم شود و در نهایت ضلع سوم مثلث که حامد کلاهداری و فیلمساز جوانی است که آمده تا حرفی برای گفتن داشته باشد. این مثلث خطر را چگونه کنترل و مدیریت کردید؟
راستش را بخواهید ما این نگرش و تحلیل شما را نداشتیم. بهتر است دو ضلع من و نسبتم با معاون سینمایی و همچنین کلاهداری را حذف کنیم تا به اصل ماجرا برسیم. موضوع فیلم از اهمیت بیشتری برخوردار بود و اگر من و کلاهداری به سراغ هر فیلمی با هر موضوعی میرفتیم، تا به این اندازه حواشی ایجاد نمیکرد. این حاشیهها میتوانست برای هر کسی پیش آید و چون ما ساخت این فیلم را قبول کردیم، نمیتوانیم حواشی موجود را انکار کنیم. حاشیه همیشه و همه جا وجود دارد و من هیچ وقت از وجود حواشی نمیترسم و معتقدم مسیر و معیار حرکت مشخص است و باید با شجاعت به انجام وظیفه پرداخت. ما مصلحت اندیشی و عافیت طلبی را کنار گذاشتیم و وارد میدان شدیم.
**از قراردادهایی که بسته و پس از چند روز انصراف داده شد، بگویید؟
فیلمنامه پایاننامه جذابیت خاصی داشت و این ویژگی باعث شد تا زمانی که فیلمنامه توسط عوامل خوانده شد، میل و جاذبهای برای همکاری درونشان ایجاد شود، ولی در زمانی که پیش تولید آغاز شد، خبر کار کمکم پخش شد و این شروع ماجرای ضربه زدن به پایاننامه شد. در طول چند سال گذشته، اهرمهای قدرت در دست کسانی افتاده بود که پایاننامه را نمیپسندند و هر کاری کردند تا فیلم ساخته نشود. اتفاقاتی افتاد که در شأن سینمای ایران و فعالیت حرفهای سینمایی نیست. افراد پشت صحنه فتنه، فضای رعب و وحشتی به وجود آوردند تا عوامل از شرکت در فیلم انصراف دهند. خوشبختانه عواملی که متعهد ماندند، فریب این حواشی را نخوردند و برای ماندن در پایاننامه هزینه سنگینی متحمل شدند. برخی از بازیگران قرارداد بستند و حتی پیش قسط خود را هم دریافت کردند و پس از چند روز دیگر خبری از آنها نشد و یکی از بازیگران هم با اینکه مقابل دوربین قرار گرفت و برخی سکانسها فلیمبرداری شد، از ادامه بازی انصراف داد. ببینید، فعالیت حرفهای میتواند با عقیده شخصی متفاوت باشد ولی فیلم ما وامدار نظام است و اصل کلی آن ولایتمداری است. البته یکسری نقش فرعی هم داشتیم که بنا به ساختار فیلم، به سراغ افراد معروف رفتیم و آنها هم انصراف دادند و نکته خوشبینی این انصرافها، یکدست شدن عوامل نهایی بود، عواملی که متعهد ماندند.
** هنگام فیلمبرداری اتفاق و حادثهای به وجود نیامد؟
به هر حال بیشتر فیلم در فضای باز میگذرد و استفاده از برخی شعارها و رنگها میتوانست حساسیت ایجاد کند. تقریباً ۷۰ تا ۸۰ درصد فیلم در فضای باز میگذرد و خیابانهای معروف تهران مانند خیابان حجاب، حافظ و میرداماد لوکیشنهای ما بود و چالش و تنشی که شما در نظر دارید، اتفاق نیفتاد، ولی چهارراه میرداماد میتوانست به تشنج تبدیل شود. سکانس میرداماد برای ما اهمیت خاصی داشت و به نوعی نمادپردازی در آن صورت میگرفت. احساس کردیم که حالت جمعیتی که نظارهگر فیلمبرداری هستند، طبیعی نیست و از طرفی زمان فیلمبرداری ما نصف شب بود و برخی سر و صداها این احساس من را تشدید میکرد. حضور آن جمعیت جهتدار بود ولی گروه فیلمبرداری هم یک یا دو نفر نیست که بخواهد تشنجی ایجاد شود و قبل از آن که اتفاقی بیفتد، کار ما تمام شد.
** البته موضوع فیلم هم در مورد همین تنشها بود، در صورت ایجاد تنش و درگیری میتوانستید دوربین را بچرخانید و تصویر مستند داشته باشید. (همراه شوخی)
ما به دنبال این ماجراها نبودیم و خودتان میدانید که فیلمبرداری سینمایی، لحظه به لحظهاش هزینه است و میتوانست خسارت بدی به ما وارد کند، ولی خوشبختانه در گروه اجرایی تنش و اختلاف سیاسی نداشتیم و بازتاب خارجی مهم فقط لوکیشن میرداماد بود.
**میخواهم به نشست خبری فیلم در جشنواره فیلم فجر برگردیم. جریان سوت بلبلیها که هنگام پخش فیلم زده شد، چه بود؟
بروید از همانها که سوت زدند بپرسید. اتفاقی که در برج میلاد و اکران رسانهای در جشنواره افتاد، اتفاق عجیب و نادری بود. من حدود ۱۰ سال با اهالی رسانه به تماشای فیلمها نشستهام و با فضا و رفتارهای عرف بین روزنامهنگاران آشنا هستم ولی اتفاق آن روز، از جنس اهالی مطبوعات نبود و عدهای سازماندهی شده سعی در مسموم کردن جو رسانهای فیلم داشتند. این افراد در سالن پخش شده بودند و با صداها و حرفهای بیمورد، فضا را خراب کردند، به صورتی که دیالوگهای فیلم شنیده نمیشد. امروز و با گذشت چند ماه از جشنواره میتوان آن اتفاق را تحلیل کرد. هماکنون نیز فیلم را ندیده، نقد میکنند و با غرضورزی سعی در خراب کردن دارند. چون حرف ما در پایاننامه به مزاج خیلیها خوش نیامد. همانها که حوادث پس از انتخابات را رقم زدند.
**ارتباط مردم با فیلم چطور بود؟
من در مدت برگزاری جشنواره، بارها همراه با مردم پای تماشای فیلم نشستم و دیدم که مردم تا لحظه آخر فیلم را تماشا میکنند و ممکن است که با برخی صحنهها مشکل داشته باشند و آن هم در تمام دنیا طبیعی است.
** برخورد رسانهای در زمان اکران فیلم چگونه بوده است؟
برای پایاننامه به نوعی سکوت خبری ایجاد شده و هیچ نقدی، چه مثبت و چه منفی شنیده نمیشود. ما سعی کردیم که در چند دانشگاه اکران دانشجویی داشته باشیم و تا به حال بازتاب خوبی در این نشستها داشتهایم. فضای دانشجویی فضای جسوری است و در هر لحظه امکان شنیدن اعتراض وجود دارد ولی تمامی اکرانهای دانشگاهی که داشتهایم با آرامش انجام شده و جلسات نقد و بررسی متعددی هم داشتهایم که به خوبی به پایان رسیده است.
** بعد از اکران جشنواره، همیشه خود را آماده تنش کردهاید؟
نه اینطور نیست. آنجا هم به نوعی چکش کاری شدیم و تجربه جدیدی کسب کردیم. فیلم ما حتماً حرفهایی دارد که حاشیهساز شده و این اتفاق خوبی است. از طرفی دیگر، میدانم که اتفاقی نمیافتد و به این حواشی اهمیت نمیدهم.
** فیلم شما تا به چه اندازه به حمایت از جناح سیاسی خاصی پرداخته است و به قولی نماینده کدام جناح است؟
فیلم را اگر منصفانه نگاه کنیم، میبینیم که هیچ حمایت و طرفداری از جناحی خاص صورت نمیگیرد و از هیچ چهره سیاسی و انتخاباتی حمایت نمیشود. چهار دانشجوی فیلم در برخی سکانسها با هم بحث سیاسی میکنند و به نوعی جواب هم را میدهند. اصل و معیار در پایاننامه مشخص است و حال اگر کسی خود را مقصر اتفاقات میداند به ما مربوط نیست.
** مخاطب فیلم شما، بیننده اخراجیهاست یا جدایی نادر از سیمین؟
خیلی از مردم هر دو فیلم را دیدند و من به جناحبندی سیاسی در سینما اعتقادی ندارم و این جناحبندیها از سوی خارج نشینها صورت میگیرد.
** من هم نه خارج نشین هستم و نه به جناحبندی سیاسی در سینما اعتقاد دارم. بر اساس اتفاقاتی که افتاد، پرسیدم.
هر دو فیلم بیننده فیلم در اکران نوروزی از تماشای فیلم لذت خواهند برد و میتوانند ارتباط برقرار کنند.
** مشکلتان با صدا و سیما در خصوص پخش تیزرها چه بود؟
من که با صدا و سیما مشکلی ندارم و همان حواشی باعث شد که حرفی پیش بیاید که حمایت ویژهای از ما شده است و با اینکه یک هفته از اکران میگذشت، هیچ خبری از پخش تیزرها در رسانه ملی نداشتیم و این قضیه ضربه بدی به فروش فیلم زد.
**چند اسم را نام میبرم و نظر خود را بیان کنید. اگر هم نخواستید نظری بیان کنید، آزاد هستید، دکتر احمدینژاد.
انتخاب احمدینژاد و زمانی که کسی فکرش را نمیکرد که رئیسجمهور شود، بازگشت به اصول فراموش شده انقلاب بود. هم اکنون نیز احمدینژاد همان احمدینژاد سابق است و جنسش تغییر نکرده است و تا زمانی که در مسیر نظام و ولایت قدم برمیدارد، ما هم به خدمتگزاری در کنارش میپردازیم.
** جواد شمقدری، معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؟
در انتخاب معاونت سینمایی اتفاق جالب و نادری افتاد که کمتر شاهد آن بودهایم. سینمای کشور در دست کسانی افتاد که خود سینما را میشناسند و سعی در متعهد کردن آن دارند.
**منظور از تعهد، مسائل معنوی است؟
خیر، سینما باید مانند کشور به اتفاقات و حوادث پیرامون خود اهمیت دهد. سینما باید به محیطی سالم تبدیل شود و همانطور که انقلاب ما به دیگر کشورها صادر شده است، سینمای ما هم اثرگذار باشد. سینمای متعهد یعنی سینمایی که با اتفاقات روز پیش میرود و بیاعتنا به اطراف نیست.
** ۲۲خرداد ؟
حماسه مردم ایران برای نشان دادن قدرت مردم ایران و البته خاطرات بدی که پس از آن به وجود آمد و باید از آن درس گرفت.
** البته اگر آن اتفاقات تلخ روی نمیداد، فیلم پایاننامه هم به وجود نمیآمد؟ به قول یک طنز قدیمی، اگر برای ما آب نداشت، برای شما که نان داشت. (با خنده) واقعاً ای کاش آن اتفاقات نبود تا پایاننامه هم ساخته نمیشد. حوادث بعد از انتخابات خیلی از دوستیها و رفاقتها و پیوندها را خراب کرد و من آرزو داشتم تا آن حوادث به وجود نمیآمد تا فیلم ما هم ساخته نمیشد.