به گزارش هنرنیوز، با نگاهی به مسئله فلسطین از آغاز تا امروز در می یابیم نفوذ قدرت های استعماری در اوایل دوره معاصر که مصادف با حضور شبکه های فکری یهودیت در بدنه تفکر امپریالیستی است در تمام کشورهایی که به نوعی تحت الحمایه و یا مستعمره این قدرت ها بودند وجود دارد.
در دوره پهلوی نیز، ایران از ابعاد سیاه این ماجرا محفوظ نماند و دست های پنهان صهیونیسم در آشکار و نهان رفتارهای سیاسی حاکم بر اندیشه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی اراضی ملی به عنوان حریم کشوری وجود داشت تا جائیکه اسرائیل حدود مرزی خود را بی کران و در تمام سزمین های اسلامی می دانست و تئوری های مختلفی برای آن مطرح می کرد که برخی از آنها تا امروز همچنان ادامه دارد.
فیلم «روزگاری عشق و خیانت»، با پرداختن به این موضوع، ماجرایی پنهان را از بدنه تاریخ دهه های پیش از انقلاب اسلامی بیرون کشیده و زوایای آن را به مخاطب می نمایاند.
به واقع قصه فیلم، روایت حقیقی از واقعیتی است که در اراضی مرزی ارس و دشت مغان اتفاق افتاده اما در پستوی تاریخ مسکوت مانده و کمتر توجهی به آن شده است؛ روایت فیلم با ماجرای ورود یک مهندس ایرانی تحصیل کرده در آمریکا به همراه دخترش به این منطقه در سال ۱۳۵۶ آغاز می شود، فراز و فرودهای قصه با بحث شهرک سازی در آن منطقه پیش می رود و نقطه اوج قصه با رو شدن دست صهیونیسم و ریشه دوانی های ارزی و سیاسی در مغان شکل می گیرد و فرجام تلخ قصه را در گره افکنی های روایی فیلم به تصویر می کشد.
اگرچه جنایات تلخ اسرائیل در گوشه و کنار دنیا و خصوصا خاورمیانه امری مشهود است و فیلم های زیادی در این ارتباط ساخته شده است اما هرگز به زوایای مستندی که در ایران در این ارتباط وجود دارد جز آنچه در واگویه تاریخ انقلاب اسلامی هست پرداخته نشده لذا ساخت فیلم «روزگاری عشق و خیانت» به واقع عبور از مستندگونه ایست که به داستانی برای یک فیلم خوب در آمده است.
سوژه فیلم نامه، بسیار نو و جذاب است و سیر وقایع، مخاطب را تا نزدیکترین نقطه به ماجرا پیش می برد و او را در بحبوحه حوادث قرار میدهد؛ خصوصا که فلش بکهای گذشته و حال شخصیت های داستان با مخاطب از گذشته تا امروز همراه می شود و او را در مرز صرف خاطرات رها نمی کند بلکه تا جایی با او پیش می رود که گذشته تاریخی، بخشی از امروز او را فرا رویش می گشاید و به او تاکید می کند جایگاه خود و دیگرانی چون اسرائیل و اندیشه های فراماسونری را به خوبی بشناسد چراکه ممکن است در یک قدمی او توطئه ای برای جان، مال و ناموس او صورت گرفته باشد.
در دوران حکومت پهلوی، این موضوع رخنمود بارزتری دارد و در فیلم به خوبی این ساختار را می توان دید، ساختاری که دوره معاصر پیش از انقلاب اسلامی را با کوتاه فکریها و باج دهیهای فراوان به غاصبان دنیا نشان می دهد و مجوز هر نوع حضوری را از سوی آنان به صهیونیسم و اندیشه های تجاوزگرانه اش بیانگر است.
در این فیلم، موقعیت جغرافیایی منطقه به خوبی ترسیم شده است و تمام پلان هایی که از منطقه در جای داستان دیده می شود گویای موقعیت استراتژیک آنجاست، وجود یک فرودگاه اختصاصی که حتی امروز هم از آن استفاده می شود و نیز شهرکی که همه چیز آن استناد بر حادثه ایست که بر اهالی رفته است، در بطن داستان فیلم به خوبی نشسته و با آن جنسیت پیدا کرده است.
ماجراهای کوچکی همچون عشق و علاقه دختر مهندس و عباس معلم روستا در کنار موضوع اصلی داستان، کشش عاطفی و جذابیت مضاعفی را برای ترغیب فیلم توسط مخاطب فراهم نموده است که در فلش بک های گذشته و حال شخصیت های داستان، گویای انسجام پیکره روایی این فیلم است؛ این موضوع در خاتمه فیلم، به طور غیر مستقیم از ناگفته ای حکایت دارد که در قالب امروز سرنوشت همه کسانی که دست اسرائیل را رو کنند با سانحه ای که برای عباس می افتد گره می خورد و پایانی مناسب را فراروی مخاطب می گذارد. گفتنی است فیلم «روزگاری عشق و خیانت» به کارگردانی داود بیدل و تهیه کنندگی روح الله شمقدری در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر اکران شد.