به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «پایاننامه» با حضور «روحالله شمقدری» تهیهکننده، «محمد نجفیزاده» رئیس هیئت مدیره موسسه پخش جبرئیل، «هادی قبادی» مشاور رسانهای موسسه پخش جبرئیل و «شهرام خرازیها» منتقد سینما در خبرگزاری فارس برگزار شد.
* حرفهای یک کارگردان دفاع مقدسی خیلی به من برخورد
روحالله شمقدری در ابتدای این نشست درخصوص دغدغه ساخت فیلم سینمایی «پایاننامه» گفت: دغدغه تولید آثار هنری درباره حوادث انتخابات سال ۸۸، با این هدف که تحلیل کند و نگرشی را نسبت به آن اتفاقات ارائه دهد و به تعبیری نظاممان را بیمه کند، در مجموعه هنری ما و در شخص من وجود داشت. در همین راستا هم طرحریزیهایی برای یک سری تولیدات داشتیم و تولید را با چند کار مستند پیگیری کردیم اما بهجدّ دنبال کار سینمایی بودیم.
وی در ادامه افزود: با توجه به اینکه سالها در جمع دوستان رسانههای فیلم میدیدم ولی دغدغه نظام را در فیلمها مشاهده نمیکردم، این موضوع برای من سخت بود. هیچ وقت یادم نمیرود ۴- ۵ سال پیش در نشست خبری یک فیلم، کارگردان معروفی که با فیلمهای دفاع مقدس هم کارهایش را شروع کرده، حرفی زد که به من خیلی برخورد. حرف اصلی کارگردان این بود که نسل جدید، دیگر مثل گذشته فکر نمیکند و نسبت به آن ریشههای اعتقادی که گذشتهها داشتند، دیگر اعتقاد ندارد. این حرف خیلی به من برخورد و به خود گفتم حداقل من که این چنین نیستم و جامعه من هم نشان داده که این طور نیست.
شمقدری ادامه داد: متاسفانه فضایی که در سینما وجود دارد، باعث میشود کسانی که در این فضا خیلی غرق میشوند، از واقعیت جامعه دور بمانند. این همان اتفاقی است که در آثار سینمایی میافتد؛ آثاری که هیچ دغدغهای نسبت به نظام ندارد.
* اگر فیلمنامه «پایاننامه» دستمان بود، گزینههای دیگری هم داشتیم
شمقدری ادامه داد: برای استارت کار، دنبال یک فیلمنامه خوب بودیم که کار خوبی تولید شود. آماده شدن فیلمنامه زمان برد و قبل از اینکه فیلمنامه به مراحل نهایی برسد که وارد مراحل تولید شویم، آقای کلاهداری فیلمنامه «پایان نامه» را آورند و به ما پیشنهاد دادند.
به هر ترتیب فیلمنامه بررسی شد و با توجه به ظرفیتهای خوب فیلمنامه و ویژگیهای داستانی آن، عزممان را جزم کردیم تا این فیلم را تولید کنیم. همچنین موقتا کار فیلمنامه در دست تهیه را کنار گذاشتیم.
وی در پاسخ به سوال «شهرام خرازیها» مبنی بر اینکه: “چرا دنبال کارگردان با تجربهتری نرفتید؟ “، گفت: اول اینکه یک جورهایی فیلمنامه «پایاننامه» به کارگردانش الصاق بود. وقتی کارگردانی فیلمنامه دارد و به دنبال تولید میگردد، نه عرف است و نه کار درستی است که فیلمنامه را از او بگیری و به کس دیگری بدهی. نکته دوم اینکه بالاخره من خودم ذهنیتی که از آقای کلاهداری داشتم، فیلم «شکلات داغ» بود. این فیلم ویژگیهای حداقل کارگردانی را داشت. با این توضیح گام اول برای اعتماد کردن برداشته شد. قطعا اگر فیلمنامهای مثل «پایان نامه» دستمان بود، مسلما گزینههای متعدد دیگری برایمان مطرح میشد و ممکن بود با کس دیگری کار کنیم.
* حامد کلاهداری رقمی در حد عرف دستمزد کارگردانی گرفت
به گزارش فارس، تهیهکننده «پایاننامه» در خصوص دستمزدهای عوامل فیلم گفت: قطعا همه عواملی که در پروژه سینمایی فعالیت میکنند، دستمزد میگیرند. تقریبا کسی نداریم که کار کند و دستمزد نگیرد. همان فردی را هم که میگویند دستمزد نمیگیرد، این طور نیست. دستمزد میگیرد اما رقم آن قابل توجه نیست. آقای کلاهداری هم رقمی در حد عرف گرفتند؛ نه کم، نه خیلی زیاد.
وی در ادامه نشست اظهار داشت: در ادامه مسیر، فیلمنامه که دارای ضعف بود، باید اصلاح میشد. یک سری از نکات به مسائل امنیتی برمیگشت و بخشی از آن هم به ساختار و ویژگیهای بصری داستان و دیالوگ نویسی مربوط بود.
با توجه به اینکه فیلمنامهنویس کار اولش بود، ما در مراحل اول اشکالات اساسی که به فیلمنامه وارد بود مشخص کردیم و قرار شد اینها اصلاح شوند. این مرحله ۳- ۴ بار اتفاق افتاد. در نهایت به فیلمنامهای رسیدیم که ۸۰ درصد مشکلات آن حل شده بود. در سینمای ایران فیلمنامهای که به این مرحله برسد، فیلمنامه قابل قبولی است.
* ماجرای بدقولی «مهدی سجادهچی» بهروایت شمقدری
شمقدری افزود: با توجه به حساسیت مجموعه و مشخصاً من روی فیلمنامه، این هم راضیکننده نبود. اما با این حال پیشتولید را شروع کردیم، به جهت اینکه خیلی احساس نیاز میشد این اتفاق در سینمای ایران بیفتد. آن زمان از اتفاقات سال ۸۸ بیش از یک سال گذشته بود و هیچکس در حوزه فرهنگ کاری نکرده بود و بعضا تحلیلهایی شنیده میشد که دیگر نیازی نیست درباره ماجرای تمامشده صحبت کنیم.
این تهیهکننده ادامه داد: در نهایت پیشتولید را شروع کردیم و در کنار آن طرحریزی کردیم نقاط ضعف فیلمنامه گرفته شود. قرار شد در بازنویسی کلیت فیلمنامه تغییر نکند ولی اشکالات کار گرفته شود.
در همین راستا با آقای «مهدی سجادهچی» قرارداد بستیم که بازنویسی فیلمنامه را انجام دهند. پیشقسط هم دریافت کردند و توافق شد در بازه زمانی دوهفتهای، بازنویسی انجام شود. ایشان کار را شروع کرد و بعد از دو هفته امروز و فردا کرد. نهایتا رسید به دو روز قبل از کلید خوردن کار که ایشان با فشار ما به دفتر آمد و گفت کار تمام است. زمان روخوانی فیلمنامه، شروع به خواندن کرد. اولا اینکه فیلمنامه چیز دیگری شده بود که نمیخواهم بگویم بد شده بود یا خوب؛ اما فیلمی که پیشتولید آن با نگاه خاصی شروع شده بود و قرار بود در بازنویسی فقط اشکالات آن برطرف شود، نمیتواند با فیلمنامه جدیدی ادامه دهد. در ثانی صفحه دهم فیلمنامه که رسید، ایشان گذاشت کنار و گفت: بقیه فیلمنامه هم کاری ندارد، مینویسم.
* بخشی از داستان از هیچ منطقی قابل توجیه نیست
شمقدری اضافه کرد: در حوزه فیلمنامه یک اعتمادی کردیم که متأسفانه ما را به شدت دچار چالش کرد. آنجا متوجه شدیم که ایشان در بازنویسی فیلمنامه نمیتوانند به ما کمک کنند. این اقدام خیلی به کار لطمه زد و همین الان اشکالاتی که در «پایاننامه» میبیند و هرکاری میکنید بالاخره از نظر داستانی یک گیری دارد، برای همان است.
مثلا جایی که نقش منفی ما وارد آپارتمان میشود و با این جوانها مواجه میشود، یکی از گلوگاههای داستانی ما بود که میدانستیم غلط است و از هیچ منطقی قابل توجیه نیست. وقتی که فیلمنامه بازنویسی نشد، در شرایط تولید دچار مشکلات عدیدهای شدیم که این مشکلات یک جاهایی خودش را بروز داد.
* تعدادی از بازیگران وارد فاز تقابلی شدند
به گزارش فارس، «روحالله شمقدری» در ادامه این نشست گفت: در پیشتولید هم دچار اتفاقات و حاشیههای زیادی بودیم. ذهنیتی که از «پایاننامه» در اذهان بخشی از اهالی سینما وجود داشت، مصاحبهای بود که آقای کلاهداری اوایل سال ۸۹ انجام داده و گفته بودند: «صریحترین فیلم سیاسی درباره انتخاب را میسازم».
این مصاحبه زمانی بود که من آقای کلاهداری را اصلا نمیشناختم، حتی این مصاحبه را هم ندیده بودم. به هر ترتیب این مصاحبه یک پیشینه ذهنی برای «پایاننامه» به وجود آورد. همین کفایت میکرد که جریانی شکل بگیرد که «پایاننامه» اصلا تولید نشود.
به این علت هیچ تهیهکنندهای رغبت نمیکرد پشت کار قرار بگیرد. در نهایت مجموعهای نامرئی برای زدن «پایاننامه» شکل گرفت تا این فیلم تولید نشود. در بعضی دفاتر میگفتند سر فلان فیلم نروید و حتی بعضی از بازیگران که فیلمنامه را میخواندند و به جهت درام فیلمنامه و حوادث پیچ در پیچ آن از کار خوششان میآمد، وقتی از دفتر بیرون میرفتند، جواب تلفن هم نمیدادند.
تعداد این افراد آنقدر زیاد است که نام خیلی از آنها یادم هم نیست. تعدادی از آنها هم وارد فاز تقابلی شدند. یعنی دست به دست هم دادند و گفتند: یک فیلمنامهای اینچنین هست و نباید بگذاریم این اتفاق بیفتد.
* نگاه فاشیستی منجر به این میشود که حرفی از حلقی بیرون نیاید
تهیهکننده «پایاننامه» افزود: وقتی یک سری افراد نگاه فاشیستی داشته باشند، این نگاه به کجا میانجامد؟ به جایی میرسد که هیچ حرفی مخالف نگاه و دیدگاه آنها از هیچ حلقی بیرون نیاید. این نگاه به صورت جدی پشت مخالفان فیلم «پایاننامه» بود. حتی با اینکه خیلیها نمیدانستند فیلمنامه چی هست، وارد این جریان شدند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا «محمدرضا شریفینیا» در انتخاب بازیگران دخالت داشت یا خیر، بیان داشت: آقای شریفینیا یکی از افرادی بود که خیلی دیر به پروژه ما پیوست. بنابراین زمانی که با پروژه ارتباط برقرار کرد و قرار شد در این کار حضور داشته باشند، بخشهای عمدهای از بازیگران را انتخاب کرده بودیم و در نتیجه این اتفاق اصلا نیفتاد.
* ۳۰ درصد افزایش هزینه تولید؛ بهخاطر انتشار یک خبر
شمقدری ادامه داد: خانم «بهاره افشاری»، خانم «لیلا اوتادی» و آقای «امیر آقایی» جزو اولین افرادی بودند که قرارداد بستند و رفته رفته ترکیب بازیگران اصلی مشخص شد. علیرغم فشارهایی که بر بازیگران از طریق پیامک و تهدید و . . . وارد میشد، به مرحله کلید زدن رسیدم.
چند روز مانده به کار، فشارها به شدت زیاد شد. میدانم به خانم افشاری فشارهای زیادی وارد شد و حتی بحث به تهدید خانواده هم رسید.
یکی از کسانی که در آخرین روزها دچار تردید شد و با این حرفها که خودم و مادرم را تهدید کردند، تصمیم گرفت از حضور در کار کنار بکشد، آقای آقایی بود.
وی در ادامه بیان داشت: در نهایت پروژه کلید خورد و خبر آغاز کار به بیرون درز کرد. سه چهار روز پس از کلید زدن، آن جریان برنامهریزی دقیقی کرد که پروژه «پایاننامه» زمین بخورد. در این زمانها بود که خبری منتشر شد با این مضمون که خانم لیلا اوتادی در نقش «ندا آقاسلطان» در فیلم «پایاننامه» بازی میکند. این خبر از جهتی به نفع فیلم بود که یک دفعه «پایاننامه» را میان فیلمها برجسته کرد اما از جهتی هم به ضرر فیلم بود که تهیهکننده و تیم اجرایی را تحت فشار قرار داد و اثرش را هم در هزینههای فیلم گذاشت.
یعنی ما چیزی حدود ۳۰ درصد افزایش هزینه داشتیم به خاطر همین یک خبر. این خبر مقدمه یک فضاسازی رسانهای علیه «پایاننامه» بود و در عرض ۱۲ ساعت یا کمی بیشتر، کمپین مخالفان «پایاننامه» در فیسبوک شکل گرفت. سایت خانم «لیلا اوتادی» هک شد و عکس «ندا آقاسلطان» روی صفحه آن قرار گرفت و چنان فشار شدید روانی به خانم اوتادی و خانوادهاش وارد شد که خیلی عجیب و غریب بود. خانم اوتادی در نهایت مجبور به مصاحبه شد که بگوید پایم شکسته است و تا دو ماه آینده در هیچ پروژهای نمیتوانم کار کنم؛ در صورتی که در همین بازه سر پروژه دیگری حاضر شدند. مرحله بعدی هم استعفای آقای «امیر آقایی» بود که دقیقا روزی انجام شد که قرار بود جلوی دوربین برود.
* شکایت از «امیر آقایی» را تا انتها پیگیری میکنیم
به گزارش فارس، روحالله شمقدری ادامه داد: فشار روانی شدیدی بر تیم اجرایی پروژه وجود داشت. در آن زمان دو بازیگر اصلی فیلم و لوکیشن وزارت اطلاعات را هم از دست دادیم. در مورد خانم اوتادی ناچار به همدردی بودیم، چون احساس میکردیم چه فشار شدیدی بر ایشان آمده است. خانم اوتادی هرچند جلوی دوربین نیامد، ولی قرارداد داشت و پیشقسط کار را هم دریافت کرده بود و البته تا این لحظه هم پس نداده است.
وی در خصوص برخورد با افرادی مثل «امیر آقایی» که با وجود قرارداد، از حضور در فیلم کنار کشیدند، گفت: در آن زمان فرصتی برای برخورد نداشتیم اما طبق قراردادی که داشتیم شکایت کردیم که ماجرا پیگیری شود ولی تا به حال هیچ خروجی نداشته است. ما این موضوع را تا انتها پیگیری میکنیم، چرا که معتقدیم این اتفاق، عرف سینما را به هم ریخت.
* استفاده از بازیگران شاخص بهجهت گیشه نبود
شمقدری درباره مجموعه بازیگران فیلم، تصریح کرد: بشخصه از ترکیب بازیگران فیلم راضیام و فکر میکنم آقای کلاهداری هم این نظر را داشته باشند.
وی در پاسخ به این سؤال که چه اصراری برای سپردن نقشهای کوتاه به بازیگران شاخص وجود داشت و آیا بهتر نبود با توجه به مشکلات فیلم از بازیگران ناشناختهتر استفاده میشد، اظهار داشت: این اقدام کاملا عامدانه بود. تعمد ما از جنس گیشه نبود. نمیخواستیم با تعدد بازیگران به گیشه برسیم اما به شدت مخاطب مد نظرمان بود. ما دنبال این بودیم مخاطب ویژگیهای یک اثر سینمایی را ببیند؛ به نحوی که تا انتها بنشیند و حرف فیلم را دریافت کند.
فکر میکنم بخشی از اثرگذاری فیلم به همین تعداد و حضور بازیگران برمیگردد. همچنین انتخاب بعضی بازیگران خاص و ویژه برای نقشهای کلیدی در فیلم، حتی اگر یک دقیقه یا دو دقیقه است، کاملا تعمدی و در راستای محتوایی بود که میخواستیم به مخاطب منتقل کنیم. فرضا انتخاب آقای «جمشید هاشمپور» کاملا تعمدی بود. ما از اول برای این نقش دودقیقهای، دنبال چهره شناختهشدهای بودیم که مخاطب نسبت به آن حس مثبتی دارد که اگر حرف کلیدی در دهن این بازیگر میگذاریم و میخواهیم حرف نمادینی را از طریق این بازیگر بیان کنیم، برای مخاطب قابل فهم باشد و به مسخره و طنز تبدیل نشود.
* میگفتند «پایاننامه» بیشتر از ۳۰ میلیون نمیفروشد
به گزارش فارس، در ادامه این نشست «روحالله شمقدری» تهیهکننده فیلم در مورد حواشی اکران نیز اظهار داشت: ما به دنبال پخشکننده بودیم و آن را پیگیری میکردیم اما جنس و نوع برخورد به شکلی بود که همه میگفتند این فیلم ۳۰ میلیون تومان بیشتر نمیفروشد و به زودی اکران آن خاتمه مییابد. این حرف را کاملاً جدی زدند و اصلاً شوخی نداشتند.
این تهیهکننده ادامه داد: در این میان نکته مهم این بود که ما اهرمهایی میخواستیم که معمولی نبوده و افق تازهای را در سینما رقم بزند و یک کار روتین انجام نشود.
شمقدری با بیان اینکه: “اصولاً آدم ریسکپذیری هستم و تبعات آن را به جان میخرم “، ادامه داد: اهدای جایزه ماشین به صورت کاملاً نمادین شکل گرفت. ما ماشین خریداری نکردیم و همان ماشین سر صحنه را استفاده کردیم. با این کار میخواستیم بگوییم درآوردن صحنههای اکشن خیلی هم سخت و دشوار نیست.
وی در پاسخ به این سوال که: “آیا به فکر اکران «پایاننامه» در جشنوارههای خارجی و کشورهای همسایه هستید یا خیر؟ “، بیان داشت: به طور جدی به فکر اکران جهانی فیلم نیستیم؛ چرا که حقیقتاً احساس میکنیم که فیلم از نظر محتوا برای مخاطب خارجی جذابیت ندارد.
* نماد «پایاننامه» ولایتمداری است
«روحالله شمقدری» درخصوص نمادهای فیلم، با بیان اینکه مهمترین نماد «پایاننامه» ولایتمداری است، اضافه کرد: دقیقاً در گلوگاههای خاص و حساس که همه چیز پیچیده شده و با نگاه عمومی هیچ راه مفری دیده نمیشود، با ورود ولایت خیلی وقتها تدابیر خیلی معمولی و البته هوشمندانه، پیچشها و گرههای جامعه باز میشود. ما در فیلم «پایاننامه» این موضوع را به صورت نمادین مطرح کردیم و من مطمئنم در ناخودآگاه مخاطب اثر خودش را گذاشته است. زمانی که مخاطب احساس میکند یک سری اتفاقات در فیلم اذیتش میکند، یک شخصیتی که جایگاه فراتری نسبت به بقیه دارد، میآید و با یک تدبیر ساده مشکل را حل میکند. این تشبیهی از نقش ولایت است.
من بارها از مخاطبان عام شنیدهام که «کاوه» را یک شخصیت بسیجی دیدند و احساس میکنم این فیلم در استفاده از نماد و انتقال پیامهای خود موفق عمل کرده است. شمقدری درخصوص شخصیت «کاوه» در پایان افزود: شخصیت «کاوه» نافرمان نیست. اتفاقا در پایان فیلم وقتی ولایت حاضر میشود، میبینیم نافرمان نیست و مشخص میشود این فرد ولایتمدار بوده که آدمهای سیستممحور و آدمهایی که فقط چارچوب و بعضی وقتها فقط منافع خودشان را میبینند، نمیتوانند این شخصیت را تحمل کنند ولی «کاوه» ولایت را میشناسد و در راستای آن حرکت میکند.